طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

۵

قضاوت عجولانه ممنوع: ماجرایی شنیدنی از مرحوم سید مهدی قوام + دانلود مستند آسید مهدی

 هویت طلبگی اخلاق، تهذیب نفس و خانواده حکایات نکات عملی و اخلاق کاربردی مأموریت‌ها و بایسته‌های طلبه تبلیغ

//bayanbox.ir/view/3039195724785579657/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C.png

    آبروی مومن بسیار ارزشمند است و باید خیلی مواظب بود تا به آن لطمه ای وارد نشود و نیز نباید به ظاهر و اطلاعات ناقص (بدون اطلاع از جریان) در مورد کسی حکم کرد. شبی شخصی در خیابان سید مهدی قوام را دیده بود که لباس روحانی اش را درآورده و با دختری بدحجاب در حال قدم زدن است. از آن پس هر که را از مریدان سید می دید به او توصیه می کرد سید این طور آدمی است و قابل اعتماد نیست و ... لذا از او دور شوید. گذشت تا زمانی که سید وفات نمود. مرد بدگو دید کسی در غم فقدان سید به شدت در حال گریستن است. جلو رفت و به آن مرد گفت: این چنین آدمی این طور جای گریه ندارد ... فرد مقابل گفت من چیزی از او دیدم که همین در بزرگواری او کفایت می کند؛ و شروع کرد به تعریف جریانی که از سید میدانست:

    سید در ایام فاطمیه ای در محله ای در شمال تهران، ده شب منبر رفت. ده شب که تمام شد و مبلغی به او دادند به دوستی فرمود بیا من امروز پاکت گرفتم و باید جایی برویم. گویا به محله ای در پایین شهر رفت. دید دختری با وضع بدی در خیابان ایستاده. دختر را صدا زد. دختر جلو آمد. سید، دختر را موعظه کرد و به او فرمود: تو جوان هستی چرا این وقت شب اینجا با این وضع می گردی؟ قدر وجود خودت را بدان ،حیف است. دخترم من حاضرم برایت جهیزیه تهیه کنم ولی تو این گونه اینجا ... نباشی.

    هر سخن از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند

    این را که گفت دختر بغض گلویش را گرفت و منقلب شد،یک مرتبه اشک بر صورتش نشست و پاکت پول را گرفت: و گفت: آقا به مادرتان زهرا علیها السلام دیگر گناه نمی کنم.

    من مقداری وسایل در مسافرخانه بالا دارم و باید آن ها را بردارم اما الان افرادی گرگ صفت این حوالی هستند. سید لباس روحانی اش را در آورد و با او رفت و خلاصه به او کمک کرد.

    بله آن شخص بدگو این صحنه را دیده بود و این گونه بی خبر از جریان، بدگویی سید را کرده بود ...

    حالا اگه به آسید مهدی قوام علاقه مند شدید و میخواید راجع به اون بیشتر بدونید میتونید این مستند با کیفیت رو که در شبکه فخیمه افق تهیه شده رو مشاهده کنید:

     



     

    مستند بسیار زیبای «آسید مهدی»

    دانلود

    برچسب ها سید مهدی قوام

    نظرات (۵)

    1. خیلی خیلی عالی چند دفعه این مستند رو دیدم و هر دفعه تازه ست
    2. خیلی جای تامل داره واقعا انسان شریف وبزرگی بودن خدا رحمتشون کنه ان شاءالله...

      من به صورتی اتفاقی اسمشون روتوی یک سخنرانی شنیدم سرچ کردم تو نت تازه متوجه شدم چه مرد بزرگی بودن ایشون.
      چقدردردناکه انسان های بزرگی بودن که اینقدرمایه ی هدایت دیگران بودن ولی خیلی ازماها بیخبریم ازشون.

      تشکربابت این مطلب خوبتون.
    3. الله اکبر ....انگار این مرحوم حتی پس از مرگ هم در پی هدایت انسانهاست ...داشتم راجب چند تا از افراد عکس هایی میدیدم که نسبت به آنها دچار سوظن شده بودم ...که یک مرتبه به این مطلب رسیدم ...واقعا تکان دهنده بود
      • پاسخ:

        الحمد لله علی کلِّ نعمة