طلبگی تا اجتهاد

بسم الله الرحمن الرحیم

مطمئنا تا کنون پیش آمده است که متوجه شوید در درک بعضی مطالب و اطلاعات تواناتر و در درک بعضی از آنها ناتوانید. این نشان دهنده این است که انسانها دارای توانایی های متفاوتی هستند و دانشمندان به منظور سنجش میزان هوش انسان، در گذشته، تست هوش معروف IQ را مطرح کرده بودند. اما از سال 1999 نظریه جدیدی توسط آقای گاردنر با نام «هوش‌های چندگانه» مطرح شد.

وی در این نظریه بیان میدارد که 8 نوع هوش وجود دارد و همه انسان ها از همه انواع این هوش‌ها برخوردارند اما بعضی در یکی از آنها تواناتر ظاهر میشوند. بنابراین هر یک از ما باید قبل از آغاز فرآیند یادگیری و دریافت اطلاعات، شناخت دقیقی از هوشِ تکامیل یافته خود داشته باشیم تا بتوانیم از آن طریق اطلاعات را به راحتی و ماندگاری بیشتر دریافت کنیم.

در این مطلب جزوه مختصری -که نظریه هوش های چندگانه را مطرح میکند- در اختیار شما دوستان قرار میدهیم که امیدواریم گامی در مسیر تقویت یادگیری و علم آموزی شما دوستان باشد.

---

خلاصه نظریه هوش های چندگانه:

شما میتوانید ویژگی های هر یک از این هوش ها را مطالعه کرده و هوش تکامل یافته خود را کشف کنید و ادامه مسیر را با شناخت بیشتری از خود دنبال کنید:

1. هوش زبانی
   این یادگیرنده ها، مهارت های شنیداری تکامل یافته ای دارند و معمولاً سخنوران برجسته ای هستند. آن ها به جای تصاویر، با کلمات فکر م یکنند.

مهارت های این افراد:

1. گوش دادن،
2. حرف زدن،
3. قصه گویی،
4. توضیح دادن،
5. تدریس،
6. استفاده از طنز،
7. درک قالب و معنی کلمه ها،
8. یادآوری اطلاعات،
9. قانع کردن دیگران به پذیرفتن نقطه نظر آنها،
10. تحلیل کاربرد زبان.

شغل مناسب این افراد:

• شاعر،
• روزنامه نگار،
• نویسنده،
• معلم،
• وکیل،
• سیاستمدار،
• مترجم،
• گزارشگر رادیو و تلویزیون و...

2. هوش منطقی -ریاضی
   این یادگیرنده ها به صورت مفهومی با استفاده از الگوهای عددی و منطقی فکر می کنند و از این طریق، بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار میکنند. آن ها همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سؤال های زیادی می پرسند و دوست دارند آزمایش کنند.
   مهارت های این افراد:
    
   1. مسأله حل کردن،
   2. تقسیم بندی و طبقه بندی اطلاعات،
   3. کار کردن با مفاهیم انتزاعی برای درک رابطه شان با یکدیگر،
   4. به کاربردن زنجیره ی طولانی از استدلا لها برای پیشرفت،
   5. انجام آزمایشهای کنترل شده،
   6. سوال و کنجکاوی در پدیده های طبیعی،
   7. انجام محاسبات پیچیده ریاضی،
   8. کار کردن با شکل های هندسی.
       

شغل مناسب این افراد:

1. دانشمند،
2. اقتصاددان،
3. برنامه نویس کامپیوتر،
4. پژوهشگر،
5. حسابدار،
6. ریاضیدان و...

3. ​​​​هوش مکانی
   یادگیرنده های دارای این نوع هوش، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات، نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آن ها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر و فیلم خوششان می آید.

مهارت های این افراد:

1. ساختن پازل،
2. خواندن،
3. نوشتن،
4. درک نمودارها و شکل ها،
5. حس جهتشناسی خوب،
6. طراحی،
7. نقاشی،
8. ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری(احتمالاً از طریق هنرهای تجسمی)،
9. دستکاری کردن تصاویر،
10. ساختن،
11. تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی،
12. تفسیر تصاویر دیداری.

شغل مناسب این افراد:

1. دریانورد،
2. مجسمه ساز،
3. هنرمند تجسمی،
4. گرافیست،
5. معمار،
6. طراح داخلی،
7. مهندس و..​

 

4. هوش حرکتی- جسمانی
   این یادگیرنده ها مطالب خودشان را از طریق حرکت بیان می کنند. آنها درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند.

مهارت های این افراد:

1. هماهنگی بدنی،
2. ورزش،
3. استفاده از زبان بدن،
4. صنایع دستی،
5. هنرپیشگی،
6. تقلید حرکات،
7. استفاده از دستهایشان برای ساختن یا خلق کردن،
8. ابراز احساسات از طریق بدن.

شغل مناسب این افراد:

1. ورزشکار،
2. معلم تربیت بدنی،
3. هنرپیشه،
4. آتش نشان،
5. صنعتگر،
6. مکانیک،
7. نجار و...

 

5. هوش موسیقیایی
   این یادگیرنده ها متمایل به موسیقی بوده و با استفاده از صداها، ریتمها و الگوهای موسیقی فکر میکنند. آن ها بلافاصله، چه با تعریف و چه با انتقاد، به موسیقی عکس العمل نشان میدهند. خیلی از این یادگیرنده ها بسیار به صداهای محیطی (مانند صدای زنگ، صدای جیرجیرک و چکه کردن شیرهای آب) حساس هستند.

مهارت های این افراد:

1. آواز خواندن ،
2. سوت زدن،
3. نواختن آلات موسیقی،
4. تشخیص الگوهای آهنگین،
5. آهنگ سازی،
6. به یاد آوردن ملودی ها،
7. درک ساختار و ریتم موسیقی.

شغل مناسب این افراد:

1. موسیقی دان،
2. خواننده،
3. آهنگساز ،
4. مهندس استودیو و...

6. هوش میان فردی
   این یادگیرنده ها سعی میکنند چیزها را از نقطه نظر آدم های دیگر ببینند تا بفهمند آن ها چگونه می‌اندیشند و احساس میکنند. آنها معمولاً توانایی خارق العاده ای در درک احساسات، مقاصد و انگیزه ها دارند. آنها سازمان دهنده های خیلی خوبی هستند، هرچند بعضی وقتها به دخالت متوسل می شوند. آن ها معمولاً سعی می کنند که در گروه آرامش را برقرار کنند و همکاری را تشویق کنند. آن ها، هم از مهارت های کلامی(مانند حرف زدن) و هم مهارت های غیرکلامی(مانند تماس چشمی، زبان بدن) استفاده می کنند تا کانالهای ارتباطی با دیگران برقرار کنند. 

مهارت های این افراد:

1. دیدن مسائل از نقطه نظر دیگران
2. گوش دادن
3. همدلی
4. درک خلق و احساسات دیگران
5. مشورت
6. همکاری با گروه
7. توجه به خلق و خو انگیزه ها و نیت های مردم
8. رابطه برقرار کردن با دیگران
9. اعتمادسازی
10. حل و فصل آرام درگیری ها
11. برقراری روابط مثبت با دیگران

شغل مناسب این افراد:

1. مشاور
2. فروشنده
3. سیاست مدار
4. تاجر
5. مدیر
6. مجری
7. جامعه شناس و ...

 

7. هوش درون فردی:

نقاط قوت: درون نگری و خودآزمایی کسانی که هوش درون فردی بالایی دارند، آگاهی خوبی از وضعیت هیجانی، احساسات و انگیزه‌های خود دارند. این افراد از خودآزمایی، تخیل روزانه، کندوکاو کردن روابط خود با دیگران و برآورد توانائی‌های فردی خود لذت می‌برند.

مهارت های این افراد:

1. مهارت در تحلیل نقاط قوت و ضعف خود
2. لذت بردن از تجزیه و تحلیل نظریه‌ها وایده‌ها
3. خودآگاهی زیاد
4. داشتن درک روشن از ریشه انگیزه‌ها و احساسات خود

​شغل مناسب این افراد:

1. فیلسوف
2. نویسنده
3. نظریه‌پرداز
4. دانشمند
5. ایده پرداز
6. مربی
7. روانشناس
8. کارشناس الاهیات
9. موعظه گر ادیان

​​​

8. هوش طبیعت گرا:

مهارت های این افراد:

• علاقه‌مند به موضوعاتی از قبیل گیاه‌شناسی، زیست‌شناسی و جانورشناسی
• مهارت در رده‌بندی و فهرست بندی اطلاعات
• لذت بردن از باغبانی، کشف طبیعت، پیاده‌روی و چادر زدن در طبیعت
• بی‌علاقگی به یادگیری موضوعات بی‌ارتباط با طبیعت

​شغل مناسب این افراد:

1. زیست‌شناس
2. حفاظت از محیط زیست
3. باغبان
4. مزرعه‌دار

---

شما دوستان عزیز صاحب کدامیک از هوش های فوق هستید؟ حالا که با نوع هوش خودتون آشناتر شدید میتونید مطالب بیشتری رو درباره چگونگی یادگیری در هر یک از انواع هوش در جزوه زیر مطالعه بفرمایید.

دریافت