طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

۴

تمرینات کاربردی صرفی بر روی آیات مشکله قرآن کریم (روح الله راسل) پاسخ قسمت دوم

 علمی صرف تمرینات محصولات پایه 1 پژوهش دروس حوزوی

//bayanbox.ir/view/3376527239866934700/%D8%AA%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%86%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86.png

بسم الله الرحمن الرحیم

در این مطلب، طبق وعده ای که کرده بودیم، پاسخ تمرین قرآنی هفته قبل را خدمت شما دوستان تقدیم میکنیم. امیدوارم که از این تحقیق و پژوهش استفاده کافی را برده باشید و هم اکنون آماده دریافت پاسخ این تمرین مفید باشید.


مشاهده سؤال دوم

پاسخ سؤال دوم

یکی از اشتباهات رایج در ترجمه این آیه شریفه آن است که «تأخر» را با اینکه فعل ماضی است، مستقبل معنای می کنند. جالب است که این اشتباه را در آیات ذیل نمی کنند:

﴿یُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ﴾(قیامة، 13)

﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَت﴾(انفطار، 5)

چراکه در آیه فتح «تاء» بر سر «تأخر» بوی حرف مضارعه را می دهد و مخاطب را به اشتباه می اندازد.

البته در ترجمه «لیغفرَ» و «ذنبک» هم باید دقت ویژه داشت. این غفران به معنای پوشاندن و از بین بردن اثر است و «ذنب» به معنای امری که تبعات دارد است. البته اگر به معنای گناه هم بگیریم مراد، گناه از منظر مشرکین مکه است نه گناه از نظر خدا، همانطور که در سوره شعرا از قول حضرت موسی علیه السلام فرمود: ﴿وَ لَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ یَقْتُلُونِ﴾.

جمع بندی: ترجمه صحیح آیه چنین است:

خداوند با صلح حدیبیه آثار گناهان گذشته و جدید تو را پوشاند و از بین برد، یعنی مشرکین مکه نمی توانند بابت آنچه که درباره تو گناه می خوانند به تو آزاری برسانند.

 

 

تمرین: از میان تمام ترجمه های موجود در جامع التفاسیر نور  ببینید کدام ترجمه ها صحیح و کدام نادرست است؟

جواب: جمعاً 30 ترجمه فارسی در این نرم افزار و دو ترجمه در نرم افزار شجره طوبی ترجمه ای از آیه ارائه داده بودند که بر اساس دقت بر کلمه «تأخَّرَ» به دسته های ذیل تقسیم می شوند و قطعاً 15 ترجمه از این 32 ترجمه ناصحیح اند[1]:

الف. ترجمه صحیح

  1. ترجمه المیزان(صفوی) [2]: تا سرانجام با شکستن جاه و جلال مشرکان پیامدهاى دعوت تو را که بر آنان ناگوار آمد- چه آنها که پیش از هجرت گذشت و چه آنها که پس از آن روى داد- و تو را مسئول آنها مى‏دانستند و درصدد انتقام بودند، از تو بزداید.
  2. حجت التفاسیر: تا خدا تبعات محرومیتهاى قبل از هجرت و بعد از هجرت تو را قلم در کشد.

ترجمه صفوی و حجت التفاسیر تفاسیر الگو هستند چراکه تقریباً هیچ نقصی ندارند.

  1. ترجمه مرکز فرهنگ و معارف قرآن(دفتر تبلیغات بر اساس تفسیر راهنمای هاشمی رفسنجانی): تا خدا آن گناهان تو را که قبل و بعد [از هجرت، به وسیله کفّار مکّه به تو نسبت داده شده‏] بود بر تو بپوشاند.
  2. طاهری قزوینی: تا گناه گذشته دور و نزدیک تو را ببخشد
  3. الهی قمشه ای: تا خدا از گناه گذشته و آینده تو در گذرد (مفسرین در این آیه گویند: مراد از گناه پیغمبر گناه او بود به عقیده مشرکان که دعوت او را به توحید خدا بزرگترین گناه او مى‏شمردند و مقصود از گناه گذشته و آینده دعوت قبل از هجرت و بعد از هجرت بود)
  4. مصباح زاده: تا بیامرزد براى تو خدا آنچه را که پیش افتاد از گناهت و آنچه را که پس افتاد
  5. روض الجنان: تا بیامرزد تو را خداى آنچه در پیش افتاد از گناه تو و آنچه با پس افتاد
  6. قرن دهم(مترجم نامعلوم است): تا بیامرزد مر ترا خداى آنچه پیش بود از گناه تو و آن چه پس بود.

ب: ترجمه مبهم است ولی می توان حمل بر صحت کرد:

  1. انصاریان: تا خدا آنچه را از تبعات گذشته [که به نا حق از گفتار و کردار مردم، درباره تو پدید آمده‏] و پس از آن را براى تو بپوشاند.
  2. رضایی اصفهانی: تا خدا آنچه از پیامد (کار) تو مقدم شده و آنچه مؤخّر شده را برایت بیامرزد
  3. گرمارودی: تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد
  4. صلواتی: تا خدا گناهانِ پیشین و پسینت را بیامرزد
  5. علامه شعرانی: تا بیامرزد مر ترا خدا آنچه پیش افتاد از گناهت و آنچه پس افتاد
  6. احسن الحدیث: تا خدا بیامرزد گناه گذشته و به آخر مانده تو را.
  7. عاملی: تا اندیشه‏ى تو و گناه مردمت چه در گذشته و یا پس ز آن را بپوشیم [که از کافران نگران نباشى و از رفتار بدشان درگذرى‏]
  8. روان جاوید: تا بیامرزد براى تو خدا آنچه را که پیش گذشت از گناهت و آنچه را که مؤخّر است‏
  9. صفی علیشاه: تا بیامرزد مر ترا خدا آنچه افتاد از گناهت و آنچه پس افتاد

ج: ترجمه های ناصحیح

  1. مکارم: تا خداوند گناهان گذشته و آینده‏اى را که به تو نسبت مى‏دادند ببخشد
  2. مشکینی: تا خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بیامرزد (گناهانى را که کفار بر تو مى‏دیدند مانند هتک مقدساتشان، به اعلاى کلمة اللَّه بزداید، و ترک اولى‏ها[3] را که خود گناه مى‏دیدى به شمول رحمت ببخشاید)
  3. آیتی: تا خدا گناه تو را آنچه پیش از این بوده و آنچه پس از این باشد براى تو بیامرزد
  4. برزی: تا خداوند گناه گذشته و آینده‏ى [امّت‏] تو را براى تو ببخشاید
  5. پاینده: تا خدا، نارواى گذشته و آینده‏ات را ببخشد.
  6. فارسی: تا خدا آنچه از گناهت را که از پیش رفته و آنچه هنوز نرفته است بیامرزد
  7. ارفع: تا از گناهان گذشته و آینده تو درگذریم[4]
  8. پورجوادی: تا خدا گناه گذشته و آینده تو را بیامرزد
  9. یاسری: تا خدا به پاداش پاک نمودن تو مکه را از شرک، و کعبه را از بت و بت‏پرستى، بیامرزد گناهان گذشته و آینده تو را(چون وظایف عبادت پیغمبر مثل سایر امت نیست، چه بسا که اگر آنى غفلت نماید از توجّهات قلبیه خود، او را گناهى باشد).
  10. کاویانپور: تا خدا گناهان قبلى و بعدى (پیروان) تو را ببخشد
  11. حجتی: تا به یمن این پیروزى، حقانیت و بى‏گناه بودن تو در گذشته به اثبات برسد و در آینده نیز با استفاده از مقام عصمتت از انجام گناه در امان باشى‏
  12. ترجمه المیزان(موسوی همدانی): تا خداوند آثار گناهانى که بدهکار مشرکین بودى (و به خاطر آن تو را مستحق آزار و شکنجه مى‏دانستند) از دلهاى آنان بزداید، چه گذشته‏ات و چه آینده‏ات را
  13. کشف الاسرار: تا اللَّه بیامرزد ترا هر چه گذشت از گناه تو و هر چه با پس ماند [که خواهى کرد][5]
  14. خسروی: تا اینکه خدا بیامرزد براى تو آنچه گناه در پیش داشته‏اى و آنچه بعد داشته باشى‏.
  15. طبری: تا بیامرزد مر ترا خداى آنچه پیش رفتست از گناه تو و آنچه سپس آید.

 

ثمره مهم تحقیق: دفع شبهه اباحی گری در برخی روایات

در روایاتی آمده که اگر چنین کنید گناهان «ما تقدم» و «ما تأخر» شما آمرزیده خواهد شد.

تمام مواردی که در کافی حدیثی با این مضمون بود یافت شد:

  1. عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السلام:‏ مَنْ أَتَى الْحُسَیْنَ عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ‏ مِنْ ذَنْبِهِ‏ وَ مَا تَأَخَّرَ[6].
  2. قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام‏: أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ‏ مِنْ ذَنْبِهِ‏ وَ مَا تَأَخَّرَ[7].
  3. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَتَى قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ‏ مِنْ ذَنْبِهِ‏ وَ مَا تَأَخَّرَ[8].
  4. قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ‏ مِنْ ذَنْبِهِ‏ وَ مَا تَأَخَّرَ ...[9]
  5. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:‏ إِذَا بَلَغَ الْمُؤْمِنُ‏[10] أَرْبَعِینَ سَنَةً آمَنَهُ اللَّهُ مِنَ الْأَدْوَاءِ الثَّلَاثَةِ الْبَرَصِ وَ الْجُذَامِ وَ الْجُنُونِ ... فَإِذَا بَلَغَ التِّسْعِینَ غَفَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَهُ مَا تَقَدَّمَ‏ مِنْ ذَنْبِهِ‏ وَ مَا تَأَخَّرَ[11] ... .[12]

نکته: در مورد اخیر مصحح محترم(مرحوم علی اکبر غفاری) بعد از واژه «تأخر» به درستی تذکر داده اند که:

أی القدیم و الحدیث لا ما یأتی ... .

اما با کمال تأسف برخی مترجمین محترم اینگونه احادیث را به اشتباه معنا کرده اند و گفته اند که اثر این اعمال، آمرزیده شدن گناهان گذشته و آینده است.

لذا برخی شبهه کرده اند که شیعه احادیثی دارد که اباحی گری را امضا می کند.

مثلاً دو ترجمه معروف از اصول کافی حدیث ذیل را غلط معنا کرده اند:

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عِنْدَ عَائِشَةَ لَیْلَتَهَا فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ تُتْعِبُ نَفْسَکَ وَ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ مَا تَقَدَّمَ‏ مِنْ ذَنْبِکَ‏ وَ مَا تَأَخَّرَ؟ فَقَالَ یَا عَائِشَةُ أَ لَا أَکُونُ عَبْداً شَکُوراً ...‏[13].

  1. ترجمه مصطفوی: چرا خودت را به رنج می اندازى، با آنکه خدا گناه گذشته و آینده تو را آمرزیده است؟
  2. ترجمه کمره ای: چرا خود را رنج مى ‏دهى با اینکه خداوند تو را آمرزیده است نسبت بدان چه در پیش گناه کردى و آنچه در آینده؟

لذا هر دو ترجمه کافی از این حدیث نادرست است.

مفاتیح الجنان و معراج السعادة نیز در برخی موارد مرتکب همین اشتباه شده اند از جمله:

  1. آنچه از حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - مروى است که هر که دو رکعت نماز کند و در آنها هیچ چیزى از خواطر نفسانیه به خاطر نگذراند گناهان گذشته و آینده او آمرزیده مى‏شود[14].
  2. اعمال روز آخر ماه رجب: غسل در آن وارد شده و روزه‏اش سبب آمرزش گناهان گذشته و آینده است ...[15].
  3. شیخ طوسى به سند صحیح از محمد بن مسلم از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: ... هر که زیارت کند أمیر المؤمنین علیه السلام را و عارف به حق آن حضرت باشد(یعنى آن جناب را امام واجب الإطاعة و خلیفه بلا فصل داند)[16] و از روى تجبر و تکبر به زیارت نیامده باشد حق تعالى بنویسد از براى او اجر صد هزار شهید و گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد ...[17] .

جالب آنکه مورد اخیر، عین روایتی که ایشان ادعا کرده اند یافت شد[18]:

أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: ... مَنْ زَارَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) عَارِفاً بِحَقِّهِ، غَیْرَ مُتَجَبِّرٍ، وَ لَا مُتَکَبِّرٍ، کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِیدٍ، وَ غَفَرَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ ... .


پاورقی ها:

[1]. البته دقت شود که در این ترجمه ها به سایر اشتباهات عنایت ویژه نشده است. از جمله برخی اشکالات دیگر این ترجمه ها چنین است:

الف: ترجمه «ذنب» به گناه صحیح نیست و قطعاً مخاطب فارس زبان را دچار شبهه خواهد کرد(برخی ترجمه ها داخل پرانتز با ارائه توضیحات شبهه زدایی کرده اند)

ب: در ترجمه های قدیمی گاه برای نشان دادن «لام تقویت» از کلمه «مر» در ترجمه فارسی استفاده می شده. این لام در «لیغفر لک الله» لام تقویت نیست تا مر ترجمه شود.

ج: برخی ترجمه ها کلمه امت در تقدیر گرفته اند: «گناهان امت تو را بیامرزد» که دلیلی بر این تقدیر نیست.

[2]. این ترجمه و ترجمه هاشمی رفسنجانی در جامع التفاسیر نور نیست بلکه در نرم افزار «شاخه طوبی»(آثارمرکز فرهنگ و معارف قرآن وابسته به دفتر تبلیغات) است.

[3]. اشکال: پیامبر ترک اولی نداشته اند و خودشان هم تصور آن را برای خود نمی کردند.

[4]. اشکال: تا خداوند در گذرد نه «تا درگذریم»!

[5]. باید تحقیق شود که آیا این کروشه از مترجم است یا مصحح. اگر از مترجم نباشد می توان این ترجمه را به دسته دوم(مبهم و قابل دفاع) منتقل کرد.

[6]. الکافی (الإسلامیة)، ج‏4، ص582، باب فضل زیارة أبی عبد الله الحسین علیه السلام.

[7]. الکافی (الإسلامیة)، ج‏4، ص582، باب فضل زیارة أبی عبد الله الحسین علیه السلام.

[8]. الکافی (الإسلامیة)، ج‏4، ص582، باب فضل زیارة أبی عبد الله الحسین علیه السلام.

[9]. الکافی (الإسلامیة)، ج‏4، ص585، باب فضل زیارة أبی الحسن الرضا علیه السلام.

[10] . محمول على الغالب أو مخصوص بالمؤمن الکامل.(شرح علی اکبر غفاری به نقل از مرآة العقول علامه مجلسی رحمهما الله).

[11]. أی القدیم و الحدیث لا ما یأتی ... .(شرح علی اکبر غفاری رحمه الله).

[12]. الکافی (الإسلامیة)، ج‏8، ص107.

[13]. الکافی (الإسلامیة)، ج‏2، ص95، باب الشکر.

[14]. معراج السعادة، ج2، ص132(انتشارات هجرت، قم، 1377 شمسی).

[15]. مفاتیح الجنان، اعمال روز آخر ماه رجب.

[16]. توضیحی که مفاتیح درباره «عارف بودن به حق اهل بیت» داده است، دلیل روایی دارد. از جمله: الفقیه، ج2، ص584

3190- وَ رَوَى حَمْزَةُ بْنُ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْکَبَائِرِ.

قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا عِرْفَانُ‏ حَقِّهِ؟

قَالَ یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ غَرِیبٌ شَهِیدٌ. مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِینَ شَهِیداً مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى حَقِیقَةٍ.

بنابراین باید مراقب بود که عارف بودن به حق را به امری زیاده از آنچه این روایت فرموده معنا نکرد.

[17]. مفاتیح الجنان، ابتدای فصل چهارم زیارات(فضیلت و کیفیت زیارت حضرت أمیر المؤمنین علیه السلام).

[18]. از میان تمام کتب شیخ طوسی این حدیث فقط در این منبع بود: الامالی(للطوسی)، ص214 و 215.

مرحوم شیخ عباس قمی در صدر ادعایشان فرمودند که سند حدیث نیز صحیح است که از نرم افزار «درایةالنور» درباره سند آن هم تحقیق شد و مشاهده شد که ارزیابی برنامه از سند این حدیث این است که «صحیح» است، چراکه تمامی راویان آن امامی و ثقه اند. «درایة النور» اسناد امالی طوسی را بررسی نکرده ولی وسائل الشیعة را بررسی کرده است و حدیث 19419 وسائل دقیقاً همین حدیث و با همین سند است.


دریافت نسخه قابل چاپ

دریافت


مطالب مرتبط:

  1. کل تمرینات آیات مشکله صرفی قرآن کریم (استاد راسل)
  2. کل مطالب منتشر شده توسط استاد راسل
  3. مشاوره تحصیلی استاد روح الله راسل

نظرات (۴)

  1. محمدجواد باقریان

    «وقاه الله عذاب القبر» قرینه ی مد نظر بنده نبود.
    در این دو روایت حاجیان سه دسته شده اند:
    اصل ادعای بنده قرینه مقابله بین دسته اول و دوم است.
    1- شخصی که گناهان ما تقدم و ما تأخر او بخشیده می شود.
    2- شخصی که تنها گناهان ما تقدم او بخشیده می شود و باید عمل را از سر گیرد، «وَ یَسْتَأْنِفُ الْعَمَلَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ» و در بقیه عمر اعمال نیکو انجام دهد، «وَ قِیلَ لَهُ: أَحْسِنْ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِکَ».
    روشن است که شخص اول با شخص دوم متفاوت است که در مقابل هم قرار داده شده اند. وقتی که به شخصی که گناهان ما تأخر او بخشیده نشده است می گویند عمل از سیر گیر و در باقی عمر اعمال نیکو انجام بده و به شخصی که ما تأخر او آمرزیده شده است چنین خطابی نمی شود، روشن می شود که ما تأخر درباره اعمال آینده است.
    • پاسخ:

      باسمه تعالی
      سلام علیکم و رحمت الله
      دسته اول حاجیان کسی است که «گناه قدیم و جدیدش» آمرزیده می شود(نه گناه آینده اش)+ عذاب قبر او هم برداشته می شود.
      دسته دوم حاجیان کسی است که «گناه قدیمش» برداشته می شود و عمل از نو آغاز می کند(که این عبارت معادل همان «گناه ما تاخر» است یعنی گناه اخیرش هم آمرزیده می شود(نه گناه آینده اش)). اما دیگر درباره «عذاب قبر او ساکت است».
      بنابراین در بیان فضیلت دسته دوم از تفنن در عبارت استفاده شده است بعنی به جای «ذنب ما تأخر» فرموده اند که «یستأنف العمل ...».

      موفق باشید
  2. محمد جواد باقریان

    بسم الله
    ضمن تشکر از مطالب مفیدی که ارائه شد؛
    به نظر می رسد این بحث جای تحقیق بیشتری داشته باشد. در برخی روایات قرائنی هست که نشان می دهد منظور از «ما تأخر» گناهان آینده است و البته شبهه اباحی گری دارای پاسخهای دیگری است.
    1- کافی (دارالحدیث) ج 8 ص207
    عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: الْحَاجُّ ثَلَاثَةٌ، فَأَفْضَلُهُمْ نَصِیباً رَجُلٌ غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهُ وَ مَا تَأَخَّرَ، وَ وَقَاهُ اللَّهُ عَذَابَ الْقَبْرِ؛ وَ أَمَّا الَّذِی یَلِیهِ، فَرَجُلٌ غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهُ، وَ یَسْتَأْنِفُ الْعَمَلَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ؛ وَ أَمَّا الَّذِی یَلِیهِ، فَرَجُلٌ حُفِظَ فِی أَهْلِهِ وَ مَالِهِ.
    2- کافی (دارالحدیث) ج 9 ص180
    ... مُؤْمِنٌ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ، وَ أَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ، وَ ذلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ أُولئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ».
    وَ مِنْهُمْ مَنْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ، وَ قِیلَ لَهُ: أَحْسِنْ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِکَ، وَ ذلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ» یَعْنِی مَنْ مَاتَ قَبْلَ أَنْ یَمْضِیَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ «وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقى‏» الْکَبَائِرَ.
    • پاسخ:

      باسمه تعالی
      سلام علیکم و رحمة الله
      ضمن تشکر از جنابعالی
      در روایاتی هم که ذکر فرمودید «ما تأخر» به همان معنای «گناهان اخیر» است نه «گناه آینده» چه اینکه بیان شد که «تأخر» ماضی است نه مستقبِل.
      بهتر بود قرینه مد نظرتان را ذکر می کردید.
      اگر منظورتان «وقاه الله عذاب القبر» است که قرینه بر این نمی شود که «تأخر» مستقبل باشد!
      در روایت بعدی آمده که شخصی دعا کرده که «قنا عذاب النار» و با استجابت این دعایش، عذاب قبر از او برداشته شده، این چه ربطی به معنای «تأخر» دارد؟!
      موفق باشید.
  3. خیلی مفید بود استاد. استفاده کردم. دستتون درد نکنه.
    به نظرم اینکه تمام آیات با هم در نظر گرفته بشند و سیاق آیات در ترجمه و تفسیر اونا مورد دقت قرار بگیرند، خیلی به هدف نزدیک تره...