طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

شرح فارسی صمدیه، اسماء اشاره

 شرح صمدیه

//bayanbox.ir/view/6994095648236532578/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B5%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%87.jpg

دریافت

 

و منها:اسماء الاشاره و هى ما وضع للمشار الیه المحسوس(1) فللمفرد المذکر ذا و لمثناه ذان مرفوعَ(2) المحل و ذین منصوبه و مجروره و اِنَّ هذان لساحران مُتَاوَّلٌ(3) و المؤنث تا و ذى و ذه و تى و ته و لمثناه تان رفعا و تین نصبا و جرا و لجمعهما اولاء مدا و قصرا و تدخلها هاء التنبیه و تلحقها کاف الخطاب بلا لام للمتوسط و معه للبعید الا فى المثنى و الجمع عند من مده و فیما دخله حرف التنبیه.

(1) محسوس یکی از حواس پنجگانه است. اختلاف بین نحات این است که آیا اسم اشاره فقط برای محسوسات است یا قول دیگر میگوید که وضع شده است برای مطلق مشاره الیه مثلاً هذا الرجل یا هذا العلم.
این اختلاف به این صورت ظاهر میشود که آنهایی که مانند شیخ بهایی معتقد به این هستند که مخصوص محسوس است اگر بگوییم هذا العلم در این حالت اشاره هذا به علم مجازی است اما هذا الرجل اشاره حقیقی است.
(2) اضافه لفظیه است و کسب تعریف نکرده است زیرا اگر منصوب باشد حال است ولی میدانیم که حال در اصل باید نکره باشد اما در اینجا با اضافه به معرفه به ال، کسب تعریف کرده است اما گفتیم که اضافه لفظیه است و کسب تعریف نکرده است.
(3) میدانیم که اسم حروف مشبهه منصوب است و در این آیه، الساحران که اسم ان است به صورت مرفوعی و با الف آمده است، شیخ بهایی میگوید که انی مطلب را باید تفسیر کرد و در این مورد سه تأویل و تفسیر وجود دارد:
    1. یک اِنّ وجود دارد که مرادف به نعم است که حرف جواب است و در این ایه هم اِنَّ حرف جواب است.
    2. بعضی از اعراب تثنیه را در حالت نصبی هم با الف استفاده میکنند.
    3. ضمیر شأن محذوف است مانند وقتی که میگفتیم کان الناسُ صنفان و بگوییم که انّه بوده است.

تعداد بازدید: ۲۹۱۰