طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

اسم مصدر، نکات و سؤالات

 علمی صرف

بسم الله الرحمن الرحیم

اسم مصدر، یکی از مباحث صرفی است که نیازمند کمی دقت برای درک معنای صحیح و دقیق آن میباشد. در این مطلب نکاتی کلیدی و تحقیقی پیرامون این مبحث - که توسط استاد کچویی تدریس شده است - را خدمت شما دوستان تقدیم مینماییم.

 

دریافت


نکات مربوط به اسم مصدر:
 
أ‌.    بحث اسم مصدر، در واقع ذیل عنوان "غیر المصدر" می گنجد که گفتیم: "لا یبحَثُ عنه بعنوانه" و این جا به این دلیل از آن بحث شده که شباهت زیادی به مصدر دارد. 
ب‌.    "الغ س ل"؛ وسیط، ص 256: 
  
 ...
  
بندرریگی، معنای اوّل "الغسلُ " را چنین آورده است: "شستشویِ کاملِ بدن." ج. "الحبّ"؛ وسیط، ص 051 و 050: 
 
 ...
  
 ...
  
i.    وسیط،  ص 0161: "وداد" را فقط به عنوان مصدر آورده و در قسمت اسامی نیاورده است: 
 
ii.    منجد هم مانند وسیط، "الـمَحَبة" را فقط در بخش اسامی آورده است. 
‌د.    "الب غ ض"؛ وسیط، ص 26: آن را در بخش اسامی نیاورده و تنها به عنوان مصدِر "بـغضَ" و "بغِضَ" آورده است: 
  
‌ه.    "الـمَ ش ی"؛ وسیط، ص 276: آن را در بخش اسامی نیاورده و تنها به عنوان مصدر آورده است: 
  
‌و.    "اله د نة"؛ وسیط، ص 777 و 772: 
 
 ...
  
 ...
  
‌ز.    خودِ کتاب گفته اصلِ ساخت و چگونگی ساختِ اسم مصدر، سماعی است وطبیعتاً متکفّل بیان آن، کتاب لغت است. 
‌ح.    یک سؤال مهمّ این است که کتاب لغت، چگونه اسم مصدر را معرفی می کند؟ روش برخی کتب لغت قدیمی ،همان است که در پاروقی 6  کتاب آمده است که بعد از ذکر فعل و مصدر، مثلاً می گوید "و الاسم ..."؛ امّا وسیط، چه می کند؟ 
i.    از نمونه های بالا، معلومی می شود که هر جا اسم مصدر از مصدر متفاوت است، وسیط آن را در بخش اسامی ذکر می کند – علاوه بر موارد فوق، مانند "الـمَ د خَل"، "النَّفَس"  که قبلاً دیدیم- و در مقابل آن معنایی مصدری یا نزدیک به معنای مصدری می آورد. 
ii.    امّا هر جا که وسیط، عین لفظ مصدر را در بخش اسامی می آورد و معنایی مصدری برایش ذکر می کند ،آیا می خواهد بگوید که اسم مصدر است )یک سؤال فرعی: چرا برای "البُغض" –که طبق پاورقی شماره 6  کتاب، مصباح المنیر آن را اسم مصدر دانسته است- و "الـمَشی" که کتاب مثال زده چنین نکرده است؟( – و مثلاً نمی خواسته بگوید که آن لفظ، علاوه بر مصدر، معانی دیگری هم دارد-؟ باید نمونه های مختلف را در وسیط بررسی کنیم: 
0. وسیط، ص 602: 
  
 ...
  
 ...
  
اگر دلیل آوردن "الحیاة" و "الحیوان" در بخش اسامی، این بود که این لفظ، علاوه بر آن چند معنای مصدری، معانی دیگری هم داشت ،طبیعتاً یا باید وسیط، در بخش اسامی، تمام معانی مصدری را می آورد و بعد معانی دیگر را هم می آورد و یا هیچ کدام را نمی آورد و تنها معانی جدید را می آورد. امّا می بینیم که تنها "النموّ و البقاء" را آورده و سپس معانی کاملاً جدید را مطرح کرده است. بنابراین، این احتمال تقویت می شود که "النموّ و البقاء"، غیر از تمام معانی مصدری گفته شده در بخش افعال است. 
6. وسیط، ص 06: 
  
 ...
  
بندرریگی: "أذِیَ الشّیءُ: آن چیز چرکین و کثیف شد. آلوده شد. أذِیَ فلانٌ: فلانی اذیت شد. أذِیَ بکذا: فلان چیز به او اذیت کرد و ضرر رسانید و او را به درد آورد." و "الأذ ی : اذ یّت ،زیان اندک. خدا می فرماید: ﴿لن یضُروکُم إلّا أذیً ﴾: زیان نمی رسانند به شما مگر اندکی .
عیب". 
در این جا هم به همان استدلالی که در مو رد قبل گذشت، معلوم می شود که "الضّرر غیر الجسیم"  که به عنوان یکی از معانی "الأذ ی " در بخش اسم آمده، غیر از تمام معانی مصدری آن می دهد. 
2. وسیط در ص 577، "الظ لم" را در بخش اسامی نیاورده و تنها "ظ لماً" را در بخش مصادر آورده است. 
6. وسیط، ص 775: 
 
 ...
  
در این جا هم به همان استدلالی که در مورد اوّل گذشت، معلوم می شود که مثلاً "الحزن"  که به عنوانِ یکی از معانی "الهمّ" در بخش اسم آمده، معنایی غیر از معانی مصدری آن می دهد. 
5. آن چه از وسیط، در بالا، در مورد "الحبّ" آمد هم به همان استدلال، نشان می دهد که "الوداد " که به عنوان یکی از معانی "الحبّ" در بخش اسم آمده، معنایی غیر از معانی مصدری آن می دهد. 
ط. یک سؤال مهمّ دیگر این است که دقیقاً معنایی که اسم مصدر بر آن دلالت می کند، چیست؟ 
i.    صرف ساده گفته: "حاصل معنی المصدر و نتیجته." بنابراین تعریف، گویا وقتی مصدر واقع و تمام شد ،تازه نتیجه و محصول آن در خارج، می شود اسم مصدر؛ یعنی مثلاً مادامی  که شخص مشغول شستن خود در حمام است "غَسل" )شستن( واقع میشود و وقتی غَسل تمام شد، تازه "غُسل" )شستشو( محقّ ق میشود. این تعریف، در معنایی که وسیط از "الغسل" ارائه داده، جلوه گر است. 
ii.    سلسبیل گفته:" الحاصل من المصدر و إن شئتَ فقُل: علی الحدث بلا نظر إلی صدوره و نسبته إلی الفاعل". بنابراین تعریف، گویا مصدر، دلالت به حدث با نگاه به صدور و نسبت داشتن به فاعل دارد؛ 
امّا اسم مصدر، دلالت به حدثِ صِرف دارد. یعنی گویا به یک واقعیت در عالم خارج، دو جور می توان نگاه کرد: نگاه مصدری و نگاه اسم مصدری. 

 

 

 

تعداد بازدید: ۳۵۱۶