طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

۳

متعدی به حرف جرّ

 صرف

 



 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُمْ وَ فَازَ الْفَائِزُونَ بِوِلاَیَتِکُمْ ‏بِکُمْ یُسْلَکُ إِلَی الرِّضْوَانِ

(فرازی از زیارت جامعه کبیره)

 

سؤال: طبق فرهنگ لغت، فعل یَسلُکُ، یک فعل لازم است اما مشاهده می‌کنید که در عبارت فوق، این فعل مجهول شده است، چطور این اتفاق افتاده است؟

پاسخ این سؤال روشن است و آن اینکه این فعل ابتدا به حرف جرّ متعدی شده و بعداً مجهول شده است.

در این مطلب نکاتی پیرامون مبحث متعدی به حرف جرّ ارائه شده است.

سؤال: آیا حال که دانستیم به وسیله حرف جرّ می‌توان افعال لازم را متعدی ساخت، سؤال این است که آیا می‌توان تمام افعال را به وسیله حرف جرّ متعدی کرد؟

 

این یک مبحث لغوی است و در علم لغت باید راجع به آن به بحث پرداخت اما با مباحث مطرح در صفحه 89 کتاب صرف ساده، به آن بر می‌خوریم، پس شایسته است که به آن توجه کرده و قدری در آن تأمل کنیم.

 

برای پاسخ به این سؤال باید ابتدا انواع حرف جرّ را معرفی نماییم. حروف جارّه از این حیث که تغییری در معنای فعل ایجاد می‌کنند یا خیر، به دو دسته تقسیم می‌شوند.

 

اقسام حرف جرّ: 

 

1- حرف جرّ مؤثر در معنای خود فعل (قسم اول)

2- حرف جرّ غیر مؤثر در معنای خود فعل (قسم دوم) توجه کنید که این قسم از حروف جرّ در معنای جمله تأثیر دارند اما در معنای خود فعل مؤثر نیستند.

 

مثال: 

ذهب = رفت

ذهب زیدٌ = زید رفت

ذهب بزیدٍ = زید را برد (قسم اول)

ذهب الی زیدٍ = به سوی زید رفت (قسم دوم)

 

همان طور که مشاهده می‌کنید وقتی ذهب به همراه حرف جرّ باء همراه شده است، معنای آن تغییر کرده است. 

 

نکته مهم: اگر حرف جرّی وجود داشته باشد که وقتی با یک فعل همراه می‌شود معنای آن را تغییر می‌دهد(قسم اول)، حتماً در کتاب لغت ذکر خواهد شد. در غیر این صورت حرف جرّ تغییر دهنده معنا نبوده است(قسم دوم بوده است)

 

ترجمه کنیم

 

مَن جَاء بِـالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِـالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَی إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُون

(انعام/160)

 

 

جاء: اولین فعل است و مشاهده می‌کنیم که بعد از آن حرف جرّ آمده است، بنابراین باید از فرهنگ لغت کنترل کنیم که این حرف جرّ برای این فعل از قسم اول است یا از قسم دوم؟ 

بعد از مراجعه به فرهنگ لغت معجم الوسیط مشاهده می‌کنیم که جلوی فعل جاء، نوشته شده است و جاءَ بالشّیءِِ : أتی به : که به معنای "او را آورد" می‌باشد.

جاء = أتی = آمد (لازم)

جاء بالشی = أتی به = او را آورد (متعدی)

 

یُجزی:  یُجزَیُ است که مضارع مجهول صیغه یکم است و به معنای جزاء داده می‌شود است و چون با لا منفی شده است بنابراین ترجمه اش می‌شود: جزا داده نمی‌شود 

 

یُظلمون: مضارع مجهول صیغه 3 نائب فاعلش واو است که مرجعش "هُم" ماقبل از آن است. پس ترجمه و هم لا یظلمون: و به آنها ظلم نمی‌شود؛ و حتماً لازم نیست بگوییم "و آنها مورد ظلم واقع نمی‌شوند"، زیرا در حالت اول هم مجهول بودن به ذهن مخاطب رسانده می‌شود.

ترجمه کامل

هر کس کار نیکى بیاورد، ده چندان آن پاداش دارد، و هر کس کار بدى بیاورد، جز مانند آن جزا داده نمی‌شود و به آنها ظلم نمی‌شود.

 

 

 

 

 

 

نظرات (۳)

    • پاسخ:

      ؟؟
      بالحق که جار و مجرور است ... همیشه جار و مجرور است
  1. با سلام
    در آیاتی از قرآن کریم، فعل جاء به صورت متعدی آمده است. به عنوان نمونه آیه ۵۶ سورة زمر،
    علت این امر چیست؟
    • پاسخ:

      سلام علیکم

      أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَاحَسْرَتىَ‏ عَلىَ‏ مَا فَرَّطتُ فىِ جَنبِ اللَّهِ وَ إِن کُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ(56/زمر)

      جاء مشاهده نمیشود!!!
  2. آیا فعل امر ذهب با حرف جر عن هم متعدی میشود ؟ مثلا : اللهم اذهَب عنا الهمّ و الغمّ .... یا تنها با حرف جر ( ب ) متعدی میشود : اللهم اذهَب بالهم و الغم ...؟ یا اینکه باید فعل امر از باب افعال ساخت تا متعدی شود و معنایش درست در بیاید : اللهم أذهِب عنا الهم والغم ... ؟ کدوم درسته و تفاوت کاربرد عن و ب در این جمله چیه ؟
    • پاسخ:

      سلام
      ذهب عنه: تَرَکهُ
      ثلاثی مجرد با حرف جر عن متعدی شده و معنایش در بالا آمد اما ماده ذهب در باب افعال، متعدی به نفسه و به معنای ازالهُ است
      در کتب حدیثی روایات اعراب گذاری شده ای مشاهده شد که امر از ثلاثی مجرد ذهب متعدی به حرف جر عن مشاهده شد که مفعول به نیز گرفته اند! مانند


      اللَّهُمَ‏ اذْهَبْ‏ عَنِّی الدَّنَسَ‏

      ً اللَّهُمَ‏ اذْهَبْ‏ عَنِّی کُلَّ هَم‏

      َ اللَّهُمَ‏ اذْهَبْ‏ عَنْهُ الْحَرَّ وَ الْبَرْدَ 


      اما با مراجعه به لغت در تحقیق اندکی که انجام شد چنین استعمالی مشاهده نشد که جای تحقیق بیشتر دارد، بنابراین اگر امر اذهب را به کسر هاء و امر از باب افعال بخوانیم معنا صحیح خواهد بود و مشکلی نیست اما در مورد امر از ثلاثی مجرد کمی تحقیق بیشتر لازم است. در قرآن نیز اذهب الی و ... چنین استعمالاتی بود.

      در مورد متعدی به حرف جرّ باء، استعمالِ آن در کتب لغت مشاهده شد و معنایش چنین است: ذهب به: ازاله. که در این حالت هم معنا صحیح است و میتوان امر به ثلاثی مجرد خواند