طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

گاهی وجوب حج ساقط می شود اما زیارت سیدالشهداء تعطیل بردار نیست

 بصیرت اجتماعی فرهنگ

//bayanbox.ir/view/8338787380369206140/%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%AC%D8%B1%D8%AF%DB%8C.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

به مناسبت نزدیک شدن ایام اربعین حسینی و تکرار مجدد زیارت و راهپیمایی باشکوه اربعین حسینی، نظر آیت الله علوی بروجردی در این زمینه را خدمت شما دوستان تقدیم مینماییم.

 

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در جمع طلاب و فضلا به دلائل اثبات وجود حضرت رقیه (س) پرداخت و گفت: ما نمی‌خواهیم از نظر تحقیقی وارد بحث وجود تاریخی ایشان بشویم؛ ولی از نظر اکثر اعلام دختری به نام رقیه برای سیدالشهدا(ع) بوده است و مرحوم طبری در کتاب خود به وجود ایشان تصریح می‌کند. همچنین، شخصی در محضر وجود مقدس امام صادق (علیه السلام) اشعاری خواند و در آن، دختران سیدالشهدا (علیه السلام) را که ذکر می‌کند و من جمله به رقیه و سکینه اشاره می نماید.
*حضرت رقیه نماد تشیع در سوریه
بنابراین، ما نباید بی خود وارد این مسائل بشویم و ذهن مردم را خراب کنیم؛ بالاتر از اینکه امروز حضرت رقیه (علیها السلام)، نماد تشیع در دمشق است و حتی ایشان پیش سنی‌ها دارای احترام است به طوری که خود سنی‌ها از قدیم که حرم ایشان یک اتاقکی بود، مقید بودند که در ماه رمضان به حرم ایشان بیایند و دو رکعت نماز بخوانند و برای ایشان نذورات داشتند. البته، ایشان نیز به قدری در دمشق منشأ آثار و برکات، مانند شفا دادن و حاجت دادن برای شیعه و سنی است که وجودشان مسلم گرفته شده است. این به عنایت خدا است که در مرکز سلطه اموی که در دمشق و کنار کاخ ساعات است که همه جنایت در آنجا واقع شد، آن کسانی که آنجا نشستند و عربده کشیدند، رفتند و تمام شدند، ولی این  قبر، اینگونه آباد و پر از زائر از شیعه و سنی شده است و این واقعا یک کرامت است.
برای ما هر کسی که وابسته به دستگاه سیدالشهدا علیه السلام باشد یا از یاران آن حضرت باشد، محترم است ولی باید به ویژه از دخترانی که مانند حضرت رقیه علیها السلام این همه صدمات دیدند و بعد در آن حالت از دنیا رفتند، بیشتر مورد احترام باشند. بالاخره قضیه حضرت رقیه این گونه نیست که امروز و دیروز ساخته شده باشد و یا مداحان و واعظان آن را ساخته باشند؛ بلکه اینها اصالت دارد، و ما باید در این امور قدری با احتیاط ورود کنیم؛ چرا که این چیزهایی که در اعتقادات مردم جا گرفته است، بیخودی نیامده است، بلکه بزرگانی قبل از ما بودند که اهل دقت بودند و بسیار توجه به این امور داشتند، لذا باید بزرگان و اعتقادات مردم که از این بزرگان اخذ کردند، مورد احترام باشد. و از سوی دیگر، اینها مثل رسوم عزاداری است که باید مورد توجه باشد؛ همانطور که اصل هر نوع عزاداری که در هر محله‌ای وجود دارد همان مستحسن و شایسته است؛ و اگر یک رسمی در عزاداری تعاندی با دین مردم ندارد، ما نباید با آن مبارزه کنیم که مثلا چرا به هنگام عزاداری نخل بر می‌دارید؟ ما نباید اینگونه با رسوم مردم برخورد کنیم.
*خوف در سفر زیارتی کربلا، سبب عدم جواز رفتن نیست
همین دیشب از بنده سوال کردند که اگر خوف قتل، یا خوف هتک ناموس در زیارت امام حسین (علیه السلام) وجود  دارد، آیا رفتن به زیارت اربعین جایز است؟
البته، ما در حج اگر خوف جان داشته باشیم وجوب ساقط می‌شود؛ اما نسبت به سیدالشهدا علیه السلام و زیارت امام حسین علیه السلام نمی‌توانیم چنین چیزی را بگوییم؛ زیرا مردم جلوی چشم ائمه علیهم السلام به زیارت می‌رفتند در حالی که دشمنان، دستشان را می‌بریدند، ولی آنها سال دیگر هم می‌رفتند و می‌گفتند این دست را هم ببرید و باز می‌گفتند آیا پا را هم جای دست قبول می‌کنید؟ این وقایع در مرأی و منظر ائمه علیهم السلام بوده است، فلذا، نمی‌توانیم فتوا بدهیم که جایز نیست. بله باید در عزاداری سعی کنیم که موجبات وهن مذهب و وهن اهلبیت نباشیم. نباید کلماتی که می‌گوییم یا روضه‌ای که می‌خوانیم و یا عزاداری که می‌کنیم موجب وهن اهل بیت علیهم السلام بشود.
اینجا قضایایی است که عقل و منطق در آن دخیل نیست و فوق این معانی است و اصلا برای آن کسانی که رفتند و اینگونه در جلوی امام حسین علیه السلام جان دادند، چه توجیهی می‌توانیم بیاوریم در حالی که خداوند هم کار آنها را ضمانت کرد و مقام آنها هم قبل از شهادت به آنها نشان داده شد.
 از سوی دیگر، خداوند اسلام را توسط امام حسین علیه السلام بیمه کرده است و در طول تاریخ، وقتی که کل حکومت اسلامی از خلافتش گرفته تا ادارات و مردم علی علیه السلام را شصت سال لعنت کردند علی علیه السلام تمام نشد، بلکه تازه علی علیه السلام زنده شد. خدا می‌خواهد این بساط را سرپا نگه دارد.
مگر در زمان صدام کسی می توانست عزاداری کند و مگر حتی یک پرچم سیاه در بالای حرم نصب بود و حتی یک یا حسین علیه السلام هم بلند نبود؛ اما صدام رفت؛ رضا خان هم در ایران روضه ها را تعطیل کرد ولی او هم نماند و رفت. اما روضه و اربعین ماند.
*اربعین بزرگترین اجتماع بشری
اربعینی که حالا اتفاق می‌افتد قابل مقایسه با اربعین بیست سال و صد سال و هزار سال پیش نیست، به طوری که این خبرگزاری های مختلف  بین المللی گفتند که در آنجا بزرگترین اجتماع بشری، و حدود بیست و پنج میلیون انسان دیده شده است. بنابراین، کار امام حسین علیه السلام حساب دیگری دارد و ما نباید وارد آن بشویم و لطمه ای به این اساس بخورد. این بساط محفوظ است و ما را هم کنار خودش حفظ کرده است. نه اینکه خیال کنید که ما این بساط را حفظ میکنیم. بلکه او مذهب تشیع را و ما را در طول تاریخ نگه داشته است. لذا مقام فوق العاده‌ای است و هر کسی که انتسابی به این بساط دارد، مانند حضرت رقیه (سلام الله علیها) کمال احترام را دارد و ما باید نسبت به آنچه در عقیده مردم است احترام بگذاریم؛ چرا که خراب کردنش چیزی را درست نمیکند و مباحث تاریخی را هم باید در جای خود و در مباحثات حوزی بررسی شود و به میان مردم نکشید.
*داعش رفتنی است
 به هر حال در قضایای کربلا، همه این عزیزان دخیل بودند و همه در آن سهمی دارند و هر کدام به نوبه خود پیامی دارند. همین اسارات شام بود که سبب شد تا یک اثر هم از بنی امیه نماند؛ در حالی که آثار و جزئیات و حتی رد پای اهل بیت علیهم السلام در مسجد اموی دمشق مانند مقام زین العابدین علیه السلام وجود دارد. آنجایی که حضرت زین العابدین ایستاده و سخنرانی کرده و مقام راس الحسین نیز محفوظ است که مردم هم به زیارت آنجا می‌روند؛ اما از آنها هیچ خبری نیست اربده کشی ها نماند، قلدری ها نماند. بالاخره این مظلومیت‌ها بعد از گذشت هزار و چهارصد سال زنده ماند. هرچند داعش را به وجود آوردند و این همه جنایت آفرید؛ اما هنوز این هویت‌ها سر و پاست و حتی اگر این دسته دیگرشان و ریشه آنان آثار و قبور ائمه بقیع و امام مجتبی را خراب کردند باز دوباره ساخته خواهد شد. داعش رفتنی است و تمام می‌شود ما خودمان را نبازیم.

تعداد بازدید: ۱۴۴۹