طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

۱

آموزش تجزیه و ترکیب، قسمت سوم

 آموزش تجزیه و ترکیب

//bayanbox.ir/view/5119545558427389433/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AA%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%A8-2.jpg

دریافت PDF

 

یومَ لا یَنفَعُ مالٌ و لا بَنونَ الّا مَن اَتی اللهَ بقلبٍ سلیمٍ

 

جزء

تجزیه

 ترکیب

یومَ

اسم، مفرد، مذکر، جامد،  نکره، معرب، صحیح الاخر، منصرف

ظرف زمان

لا

حرف، نافیه، غیرعامل، مبنی برسکون،

-

یَنفَع

فعل، مضارع، صیغه یک، ثلاثی مجرد، صحیح و سالم، متعدی، معرب

فعل مضارع مجهول منفی

مالٌ

اسم، مفرد، مذکر، جامد، نکره، معرب، صحیح الاخر، منصرف

فاعل و مرفوع

و

حرف، عطف، غیرعامل

-

لا

حرف، زائده برای تأکید نفی، غیرعامل، مبنی بر سکون

-

بنونَ

اسم، ملحق به جمع مذکر سالم(1)، جامد، نکره، معرب، صحیح الاخر، منصرف

معطوف به مالٌ و علامت رفعش به واو است زیرا ملحق به جمع مذکر سالم است

الّا

حرف استثناء، در عامل بودن یا نبودن الّا اختلاف است، مبنی بر سکون

-

مَن

اسم، موصول، معرفه(2)، مبنی

مستثنی و محلاً منصوب

اَتی

فعل، ماضی، صیغه یک، ثلاثی مجرد، مهموز و ناقص یایی، متعدی، معلوم، مبنی

فعل ماضی و فاعل هو مستتر و عائد به موصول من

اللهَ

اسم، مفرد، مذکر، معرفه به علمیت یا معرفه به ال، جامد، معرب، صحیح الاخر و منصرف

مفعول به و منصوب

ب

حرف جرّ، عامل، مبنی بر کسر

-

قلبٍ

اسم، مفرد، مذکر، جامد، نکره، معرب، صحیح الاخر، منصرف

مجرور به حرف جر و جار و مجرور متعلق به اتی

سلیمٍ

اسم، مفرد، مذکر، مشتق و اسم مبالغه(3)، نکره، معرب، صحیح الاخر، منصرف

نعت برای قلب

Important (1) جمع مذکر سالم:

جمع مذکر سالم؛ جمعی است که در مفرد آن تغییری داده نمی شود و تنها علامت های «ونَ» و «ینَ» مفتوح به آخر آن افزوده می شود مانند: مؤمنین، مسلمون.

«ون» نشان جمع در حالت رفع و «ین» علامت جمع در حالت نصب و جر است.

ملحق به جمع مذکر سالم:

 کلماتی هستند که اعراب جمع مذکر را می گیرند اما شرایط جمع مذکر سالم را ندارند  دانشمندان علم نحو این گونه اسماء را ملحق به جمع مذکر سالم نامیده اند و مشهورترین آن ها عبارت است از کلماتی که معنای جمع دارند و مفردی از خود ندارند مانند: «أولو» و «عالَمون» (جمع عالم) و «اعداد عقود» مانند «عشرون» و «ثلاثون» و «أربعون» تا «تسعون» و کلماتی نظیر «بَنون» و «أرضون» و «سِتّون»، «عِلیّون»،  که ملحق به جمع محسوب می شوند.

(2) معارف شش بود، مضمر اضافه *** عَلَم، ذوالّام، موصول و اشاره

(3) اسم مبالغه:

اسمى است که بر انجام دهنده کارى یا دارنده صفتى در حدّ زیاد دلالت مى کند مانند:

قَتَّال (بسیار کُشَنده) ، وَهَّاب (بسیار بخشنده)

خَدُوم (بسیار خدمت گذار) ، رَحِیم (بسیار مهربان)

به اسم مبالغه، صیغه مبالغه نیز گفته مى شود.

اوزان اسم مبالغه

اسم مبالغه نیز مانند صفت مشبهه، قاعده و وزن مشخصى ندارد و معمولا بریکى از اوزان ذیل مى آید:

1. فَعَّال، مانند: رَزَّاق (بسیار روزى دهنده)، تَوَّاب (بسیار توبه کننده)

2. فُعُّول، مانند: سُبُّوح (بسیار پاک)، قُدُّوس (بسیار منزّه)

3. فِعِّیل، مانند: صِدِّیق (بسیار راستگو)، سِکِّیت (پر سکوت)

4. مِفْعَال، مانند: مِکْثَار (پرگو)، مِفْضَال (پر فضیلت)

5. مِفْعِیل، مانند: مِسْکِین (بسیار درمانده)، مِنْطِیق (بسیار سخنور)

6. فُعَلَة، مانند: هُمَزَة (بسیار نکوهش گر)، لُمَزَة (بسیار عیب جو)

7. فَعُول، مانند: أَکُول (پرخور)، خَدُوم (بسیار خدمتگذار)

8. فَعِیل، مانند: رَحِیم (بسیار مهربان)، عَلِیم (بسیار دانا)، سلیم(بسیار سالم)

صیغه مذکر و مؤنث در اسم مبالغه معمولا یکسان است و گاهى در آخر آن تایى (ة) آورده مى شود که دلالت بر کثرت مبالغه دارد مانند:

عَلَّامَة (بسیار بسیار دانا)، فَهَّامَة (بسیار بسیار با فهم)

تفاوت اسم مبالغه و صفت مشبهه در این است که اسم مبالغه بیان گر وجود صفتی در یک فرد بیش از صفت مشبهه است.

نکته:

صیغه مذکر و مؤنث در اسم مبالغه معمولا یکسان است و گاهى در آخر آن تایى (ة) آورده مى شود که دلالت بر کثرت مبالغه دارد مانند:

عَلَّامَة (بسیار بسیار دانا)، فَهَّامَة (بسیار بسیار با فهم)

نکته:

تفاوت اسم مبالغه و صفت مشبهه در این است که اسم مبالغه بیان گر وجود صفتی در یک فرد بیش از صفت مشبهه است.

نظرات (۱)