طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

۴

آموزش ترجمه افعال مجهول از عربی به فارسی

 صرف

 



 

دریافت

 

قواعد ترجمه افعال مجهول از عربی به فارسی 

هدف ما از ارائه این مطلب این است که افعالِ مجهول در زبان عربی، به هنگام ترجمه به فارسی، به معنای مجهول ترجمه گردد. به این منظور لازم است ابتدا روش مجهول کردن افعال در فارسی را مرور کنیم.

 

قاعده مجهول کردن فعل در زبان فارسی: 

 

فعل مجهول = صفت مفعولی +افعال معین

افعال معین = شد، گشت، گردید

صفت مفعولی = بن ماضی + ه/ـه

بن ماضی = مصدر بدون نون

 

مثال: 

خوردن » خورد + ه + شد = خورده شد.

 

ترجمه فعل مجهول از عربی به فارسی: 

 

* ضَرَبَ = زد (متعدی) قابل مجهول کردن >>> 

ضُرِبَ >>> برای ترجمه به فارسی باید طبق قاعده عمل کنیم > زدن > زد + ه + شد > زده شد

 

* نَزَلَ = نازل شد (فعل لازم) غیر قابل مجهول کردن

أنزَلَ = نازل کرد (فعل متعدی) قابل مجهول کردن >>> 

اُنزِلَ = ؟ ترجمه مناسب این فعل چیست؟

 

اگر بخواهیم طبق قاعده عمل کنیم باید بنویسیم: نازل کردن > نازل کرد + ه + شد = نازل کرده شد

اما همان طور که مشاهده می‌کنید این یک ترجمه سلیس  و روان نیست. بنابراین برای اینکه ترجمه سلیس شود باید بنویسیم نازل شد اما این ترجمه نیز دقیقاً معادل ترجمه ایست که برای فعل ماضی همین ریشه انجام دادیم بنابراین غلط است و باید برای ترجمه از فعل فرود آوردن استفاده کنیم که طبق قاعده مجهولش می‌شود: فرود آورد + ه + شد = فرود آورده شد.

 

* خَرَجَ = خارج شد (لازم)

أخرَجَ = خارج کرد (متعدی) > 

مجهول = أُخرِجَ = ؟

طبق قاعده باید بگوییم: خارج کرده شد اما سلیس نیست بنابراین باید آن را به صورت خارج شد بنویسیم که آن هم غلط است بنابراین باید از فعل بیرون آوردن استفاده کنیم که در این صورت ترجمه مجهول می شود: بیرون آورده شد.

 

حَمَدَ = ستایش کرد(متعدی)

حُمِدَ = ستایش کرده شد = غیر سلیس > ستایش شد > در این حالت مشاهده می‌کنیم که این ترجمه معادل ترجمه‌ای که در حالت معلوم داشتیم نیست بنابراین مشکل افعال قبل وجود ندارد اما سؤال این است که آیا از ترجمه ستایش شد مفهوم مجهول بودن به ذهن مخاطب متبادر می‌شود؟

 

* کَلَّمَ = صحبت کرد (متعدی)

کُلِّمَ = صحبت کرده شد > غیرسلیس > صحبت شد > با ترجمه فعل معلوم متفاوت است بنابراین مشکلی ندارد.

 

منع = منع کرد (متعدی)

مُنِعَ = منع کرده شد (مجهول) > غیرسلیس > منع شد 

 

جمع بندی و نتیجه گیری: 

 

1 - اُنزِلَ = نازل شد (غلط است)

2 - أُخرِجَ = خارج شد (غلط است)

3 - حُمِدَ = ستایش شد ؟

4 - کُلِّمَ = صحبت شد ؟

 

قاعده ای برای کنترل درست بودن ترجمه:

 

اگر ترجمه انجام شده را بتوانیم با کلمه خودش همراه کنیم و ترجمه معنا دار باشد به این معناست که ترجمه، معنا و مفهوم مجهول بودن را در بر ندارد و غلط است. زیرا وقتی یک فعل مجهول می‌شود به این معناست که فاعل آن حذف شده است اما وقتی کلمه خودش که به عنوان فاعل است اضافه می‌شود و جمله با معنا می‌شود به این معناست که ترجمه هنوز مجهول نشده است.

بنابراین مثال اول می‌شود: خودش نازل شد > ترکیب با معنی است > غلط است.

خودش خارج شد > ترکیب با معنی است > ترجمه غلط است

خوش ستایش شد > ترکیب بی معنی است زیرا این امکان ندارد که یک نفر یا یک چیز خود به خود ستایش شود و این معنا به ذهن می‌رسد که فاعلی وجود داشته است که حذف شده است > ترجمه صحیح است.

خودش صحبت شد > ترکیب بی معنی است > ترجمه صحیح است.

 نتیجه

1- در مواردی که میتوانیم خودش را اضافه کنیم، باید طبق قواعد مجهول سازی در فارسی عمل کنیم

2- در مواردی که نمیتوانیم خودش را اضافه کنیم ترجمه هایی همانند ستایش شد با معنی بوده و مجهول بودن را در بر دارد.

 

ترجمه افعالی که در عربی متعدی یا دو وجهی هستند اما در فارسی ترجمه آنها لازم است: 

 

* جاء = آمد. طبق لغتنامه معجم الوسیط یک فعل دو وجهی است.

جیءَ = مجهولِ جاء است و ترجمه آن طبق قاعده "آمده شد" که اصلاً سلیس نیست.

جاء زیدٌ بکراً = زید به سوی بکر آمد (معلوم)

جیء بکرٌ = ؟ (مجهول)

 

قاعده کلی:

 

در مواردی که یک فعل در عربی متعدی یا دو وجهی است اما ترجمه آن در فارسی به صورت لازم است، باید در ترجمه مجهول این افعال، از ماده "وقوع" به صورت مناسب استفاده کنیم.

 

جیءَ بکرٌ = آمدن به سوی بکر، واقع شد.

 

* خافَ = ترسید.  یک فعل دو وجهی است و مجهول آن، خیفَ است اما ترجمه آن چیست؟ ترسیده شد؟

توجه: خافَ به معنای "ترساند" نیست زیرا معادل عربی ترساند در عربی، "خَوَّفَ" است.

 

طبق قاعده فوق باید از ماده وقوع استفاده کنیم.

مثال: خاف زیدٌ اللهَ = زید از خدا ترسید >>> مجهول > خیفَ اللهُ = ترس از خدا، واقع شد.

 

 

نسخه قابل چاپ این مطلب

دانلود

مطالب مرتبط:

---------------

دانلود صوت تدریس این مبحث

 

 

 

 

نظرات (۴)

  1. سلتم
    باتشکر
    اما به نظر این روش کلمه خودش زیاد کارساز نیسن
    شما در مورد خودش ستایش شد گفتین چیزی خود به خود ستایش نمیشه
    خب همین رو در مورد نزل هم میشه گفت در حالی که شما اون رو با معنی دونستید!
    • پاسخ:

      سلام علیکم
      یک چیز برای ستایش شدن نیازمند ستایش کننده است
      اما برای نازل شدن نیازمند نازل کننده نیست بلکه خود به خود نازل میشود
    • پاسخ:

      سلام علیکم
      استفاده غیرتجاری از مطالب این سایت بلامانع است