طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

جایگاه حکومت در اسلام، بالاخص در عصر غیبت

 یادداشت‌ و مقاله بصیرت اجتماعی سیاست بازخوانی ادبیات انقلاب

//bayanbox.ir/view/7947895844405470889/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%D8%AA-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9%DB%8C.png

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان بزرگوار، روز شنبه ۱۹ اسفند، آیت الله اراکی در جمع اساتید انقلابی حوزه علمیه، سخنان مهمی درباره شناخت حقیقت اسلام، حکومت در عصر غیبت از منظر آیات و روایات ارایه کردند.

مقاله زیر گزارش فشرده ای از این جلسه است که امید است مورد استفاده واقع شود.

 

 

«جایگاه حکومت در اسلام بالاخص در عصر غیبت»
خلاصه فرمایشات آیه الله اراکی
(ریاست مجمع تقریب مذاهب اسلامی و عضو خبرگان رهبری)
در جمع اساتید انقلابی حوزه علمیه قم
19 اسفند 96- مؤسسه فقهی قائم عج شهر قم
 
تذکر: مطالب ذیل به صورت تلخیص سخنرانی ایشان و به صورت نقل به معناست(ضمن تلاش جهت حفظ اصل مقاصد) که در برخی موارد ترتیب ارائه مباحث نیز تغییر یافته؛
 

مطلب اول: «حفیقت اسلام» از منظر امام خمینی ره

امام خمینی ره: ایشان تعریف دقیقی از اسلام ارائه فرمودند: «الإسلامُ هو الحکومةُ بِشئونِها، و الأحکامُ قَوانینُ الإسلامِ، و هِیَ شَأنٌ مِن شُئونِها، بَلِ الأحکامُ مَطلوباتٌ بِالعَرَضِ، و اُمورٌ آلیّةٌ لِإجرائِها و بَسطِ العَدالَة»(کتاب البیع، 2، 632).
یعنی اسلام همان حکومت است ولی این حکومت نیاز به قانون دارد و احکام برای اجرای آن حکومت است نه اینکه اسلام مجموعه ای از قوانین باشد و یکی از احکامش حکومت قرار گیرد.
این نگاه خیلی متفاوت از دیدگاه کسانی است که اسلام را به احکام و مناسکش می شناسند و حکومت را هم یکی از فروع تعطیل بردار اسلام می دانند و بعضاً می گویند: طلاب نباید وارد سیاست شوند!
این را هم باید دانست که برخی از شاگردان امام ره هستند که نظر امام درباره «حقیقت اسلام» را به طور کامل نمی دانند چراکه معلوم نیست که «کتاب البیع» ایشان را که حاوی نکات مهمی است تدریس کرده باشند.

مطلب دوم: «اثبات نظر امام خمینی ره از آیات و روایات»

1. خداوند «مَلِک»(فرمانروا) است: «هو الله الذی لا الهَ الاّ هوَ المَلِکُ»(حشر، 23).
2. خداوند در این «مُلک»(فرمانروایی) شریک نمی پذیرد: «و لم یکن له شریک ٌ فی المُلک»(اسرا، 111).
3. خداوند این مُلک را به هرکس بخواهد می دهد: «و اللهُ یؤتی مُلکَه مَن یشاءُ»(247 بقره).
نتیجه سه آیه فوق این است که همه مخلوقات در «مِلک» خدا هستند و باید گوش به فرمان خداوندی باشند که «مَلِک» و فرمانروا است. از سویی خدا که خود نمی آید بر مخلوقات حکومت کند لذا این فرمانروایی را از طریق فرستاده خود به انجام می رساند و آن را به هرکس بخواهد عطا می نماید، پس مردم هم باید گوش به فرمان آن فرمانروایی باشند که از ناحیه خدا منصوب شده است.
اگر این همه القای شبهات درباره حقیقت اسلام(یعنی فرمانروایی و حکومت) نبود، این مسائل که برشمردیم، از بدیهیات قرآن بود.
جمع بندی: رسول خدا هرکه باشد قاعدتاً «مالک و حاکم» است. پس هر فرستاده ای چون فرستاده «مَلِک»(خداوند) است پس فروانروا است. لذا همه انبیا گفتند: «فاتقوا اللهَ و اطیعونِ»(شعرا، 108-110-126-131-144-150-163-179 و آیاتی دیگر).
اینکه انبیا گفتند: «ما را اطاعت کنید» یعنی همه انبیا آمده اند برای فرمان دادن به مردم؛ پس مردم موظف هستند به فرمانبرداریِ از انبیا. لذا در آیه 64 نساء فرمود: «و ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ الاّ لِیُطاعَ باذن ِالله».
این روایت نیز تقریباً از متواترات است: «إنَّ بَنی‏ إسرائیلَ‏ یَسوسُهُم‏ أنبیاؤُهم، أی یَتَوَلّى امورَهم کما یَفعَلُ الاُمَراءُ وَ الوُلاةُ بِالرَّعِیَّةِ»(الذریعة(شرح اصول کافی جیلانی)، 2، 25 به نقل از «النهایة»).

مطلب سوم: آیا در عصر غیبت، می شود گفت که خدا «مالکیتش تعطیل شده»؟

حال که ثابت شد که خداوند «مَلِک» است، پس معنا ندارد که این وصف از او سلب شود، پس در عصر غیبت کبری هم باید راهی وجود داشته باشد که خدا پرستش شود و بر بشر حاکم باشد. لذا باید حکومت اسلامی برپا شود.
بر این اساس معنا ندارد که گفته شود خدایی که همواره «مَلِک» و فرمانروا بوده در دورانی طولانی به نام «غیبت کبری» دست از حاکمیت خود کشیده و مردم را به طواغیت واگذار کرده است تا هرکه را می خواهند تبعیت کنند. این سخن مانند این است که گفته شود که خداوندی که «رزّاق» است در مدت زمانی طولانی دست از روزی دادن خلائق بکشد و دیگر به این وصف متصف نشود!
طبیعی است که در عصر غیبت، کسی می تواند رهبر این حکومت باشد، که فقیهی عادل باشد و توانمند در اجرای احکام الهی.
بدیهی است که خدا زمین خود را از چنین حاکمی خالی نمی کند و در هر عصری باید مؤمنین(به واسطه خبرگان) تلاش کنند تا این حاکم الهی را بشناسند و از او فرمان برند. خود ما در زمان رحلت امام ره تصور نمی کردیم که مقام معظم رهبری بتوانند به این خوبی مملکت را اداره کنند اما حقیقتاً اینگونه یافتیم که ایشان پس از رسیدن به مقام رهبری نظام چنان مورد تأیید الهی و امام عصر ارواحنا فداه قرار گرفتند که گویا شخص دیگری شدند. الان هم برخی دائماً می پرسند که بعد از ایشان آیا کسی هست که بتواند این کشور را اداره کند؟ جواب می دهیم که همه امید ما این است که این پرچم به دست خود ایشان به دست امام عصر عج برسد، لکن اگر این اتفاق نیفتاد باید بدانیم که قطعاً خداوند فردی دیگر را مأمور اجرای این امر الهی می کند.
جمع بندی: خلاصه آنکه در این دوران غیبت، امام غائب است نه امامت. حکومت همچنان برقرار است.

مطلب چهارم: فقه خُرد و فقه کلان 

تا اینجا روشن شد که حقیقت دین خدا، تبعیت از ولیّ خداست و مهم ترین شأن از شئونات اسلام عبارت است از «شناخت حاکم» و «تبعیت از او».
یکی از روایات بسیار مهم در فهم فقه خرد و کلان که «حقیقت اسلام» را به خوبی نشان می دهد، این روایت از امام باقر ع است:
«قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَ‏ کُلَّ رَعِیَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَایَةِ کُلِّ إِمَامٍ‏ جَائِرٍ لَیْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ الرَّعِیَّةُ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِیَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ کُلِّ رَعِیَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَایَةِ کُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ الرَّعِیَّةُ فِی أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِیئَةً»(الکافی، 1، 376).
ترجمه حدیث: در حدیث قدسی است که خدای متعال فرمودند: قسم می خورم که عذاب خواهم کرد هر جماعت و امتی در اسلام را که با پیروى از امام ستمگرى که از جانب خدا نیست دیندارى کند، اگر چه آن قوم نسبت به سایر اعمال خویش، نیکوکار و پرهیزگار باشند؛ و قسم می خورم که گذشت می کنم از هر جماعت و مردمی در اسلام که با پیروى از امام عادل از جانب خدا دیندارى کند، اگر چه آن قوم نسبت به خود در سایر اعمال دینی، ستمگر و بدکردار باشد.
[مضمون همین حدیث در منابع دیگر هم آمده نظیر فضائل الشیعة(صدوق)، 13؛ امالی طوسی، 634 و ...)]
مضمون این روایت در منابع اهل سنت هم آمده از جمله در کنزالعمال.
به هرحال ملت ایران راه درستی در پیش گرفته و هرکجا که ولیّ جامعه آنها را به صحنه فرا می خواند تا مشت محکمی در دهان طواغیت و در رأس آنها آمریکا بزند، این ملت در صحنه حاضر می شود. بنابراین این ملت در حوزه «فقه کلان» که تبعیت از حاکم است موفق بوده، لذا هرچند در حوزه «فقه خُرد»(عمل به احکام رساله) ممکن است لغزش های زیادی هم داشته باشد اما خدا این ملت را مورد عفو خود قرار می دهد و عذاب نمی کند.
 
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
 
دانلود مقاله به شکل PDF
 
 

 
تعداد بازدید: ۱۶۳۶