طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

شرح فارسی صمدیه، ممیز اسماء عدد

 علمی نحو 1 شرح صمدیه

//bayanbox.ir/view/6994095648236532578/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B5%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%87.jpg

دریافت

 

الرابع: ممیزُ اسماءِ العدد فممیز الثلاثه الى العشره مجرورٌ و مجموع و ممیزُ ما بیَن العشره و المائه منصوبٌ مفرد و ممیز المائه و الالْف و مثناهما و جمعِه(الف) مجرورٌ مفرد و رَفَضوا(یعنی ترک کرده اند) جمع المائه و اصول العدد اثنتا عشره کلمه واحد(1) الى عشره و مائه و الف فالواحد و الاثنان یذکران مع المذکر و یؤنثان مع المؤنث و لا یجامعهما المعدود بل یقال رجل و رجلان(2) و الثلاثه الى العشره بالعکس نحو قوله تعالى سخرها علیهم سبع لیال و ثمانیه ایام(3).
تتمیم: (4)و تقول احد عشر رجلا و اثنى عشر رجلا فى المذکر(متعلق به تقول) احدى عشره(5) امراه و اثنتا عشره امراه فى المؤنث و ثلاثهُ عشرَ رجلاً الى تسعه عشر رجلا فى المذکر و ثلاثَ(مبنی بر فتح) عشرهَ امراه الى تسع عشره امراه فى المؤنث و یستویان(از حیث مذکر و مؤنث) فى عشرین و اخواتها ثم تعطفه فتقول احد و عشرون رجلا و احدى و عشرون امراه و اثنان و عشرون رجلا و اثنتان و عشرون امراه و ثلاثه و عشرون رجلا و ثلث و عشرون امراه و هکذا الى تسعٍ (متعلق به فعل امر اِستَمرّ به معنای ادامه بده تا ... است) و تسعین امراة.


(1) تفاوت واحد و احد:  وقتی بر وزن اسم فاعل می آید در فارسی به آنها یکم دوم سوم میشود که اعداد ترتیبی است و تاسع یعنی نهمین و ترتیبی است و اعداد شمارشی بر غیر وزن فاعل می آید مانند اَحَد یعنی یک و اثنَین به معنای دو است. البته واحد در معنای احد هم استفاده میشود!
(2) در مورد مفرد و مثنی، بحث تمییز عدد مطرح نیست زیرا با صرف خود کلمه مشخص است که مفرد است یا مثنی و مذکر و مؤنث بودنش هم معلوم است.
در مورد عدد یک و دو نباید عدد به همراه معدود با هم ذکر شود مثلاً نمیتوان گفت: رجلان اثنان یا بگوییم رجل واحد بلکه باید یکی از آنها ذکر شود. البته وقتی میگوییم رجلٌ واحدٌ در این حالت واحد، صفت برای رجل است که به منظور تأکید است و متفاوت است با اعداد سه تا 10 که به عنوان تمییز بیان میشود.
اگر هم بخواهیم فقط عدد را بگوییم برای دو زن باید بگوییم اثنتان. یک مرد باید بگوییم واحد یا واحده
(3) باید توجه کنیم به مفردِ آنچه جمع نوشته شده است و نه خود جمع و بگوییم که جمع مکسر است و در محکم مفرد مؤنث و ... بلکه ملاک مفرد است!!!
 مثلاً لیالی جمع لیل است که مؤنث مجازی است. ایام جمع یوم است که مذکر است.
(4) در این عبارت از 11 تا 99 از حیث تذکیر و تأنیث بررسی شده است.
(5) اگر عشرة با تاء باشد به سه طریق تلفظ میشود عَشَره، عَشِره و عَشْره

تمییز اسماء عدد:
در اینجا تمییز به معنای اسم فاعل است و به معنای مصدری نیست به معنای تمییز دهنده است و در عبارت هم نوشته مُمَیِّز است و اگر ممیز بگوییم مجازی رخ نداده است اما وقتی بگوییم تمییز، این مصدر مجازاً به جای اسم فاعل به کار رفته است.
تمییز اسماء عدد سه دسته است:
    1. تمییز سه تا 10:
        ○ حکم: جمع و مجرور
            § عندی ثلاثه رجالٍ
    2. تمییز 11 تا 99
        ○ مفرد و منصوب
            § احد عشر کوکباً
    3. تمییز 100 و 1000 و مثناهما و جمعِ 1000
        ○ مفرد و مجرور
            § مائةَ عامٍ
    توجه: 100 نزد عرب فصیح جمع بسته نمیشود البته در متون معاصر، مِئات(صدها) وجود دارد که این توسط فصحا استعمال نمیشود.
اصول اعداد:
اصول اعداد، اعدادی هستند که اعداد دیگر هم از آنها ساخته میشوند. مثلاً احد عشر خودش یک عدد مستقل نیست و اصول اعداد دوازده تاست که میتوان در دو دسته آنها را بیان کرد:
    1. واحد تا عشره
    2. مائه و الْف
    الباقی اعداد از این عددها ساخته میشود.
طریقه ساختن:
    1. با تثنیه: 200 از مائه گرفته میشود اما با تثنیه مائتَین
    2. با جمع: آلاف
    3. با الحاق علامت جمع: عشرون، تسعون (این جمع حقیقی نیست و علامت صوری جمع است و حقیقتا جمع محسوب نمیشود بلکه به آنها ملحقات جمع گویند)
    4. با عطف: ساختن عدد 23 : ثلاثه و عشرون
    برای ساختنِ (بیست و) از الحاقِ علامت جمع به عشر استفاده شده و عشرون ایجاد شده و برای ایجاد (و سه) از عطف استفاده شده است.
    5. با ترکیب تضمنی: از 11 تا 19: احد عشر
    احد از دسته اول و عشر هم دسته اول است.
    6. با ترکیب اضافی: مثلاً برای ساختن عدد 300 میگوییم ثلاثُمائهٍ
    ثلاث از دسته اول اصول اعداد است و مائه هم از دسته دوم اصول اعداد است.
    نحوه کاربرد باقی اعداد از حیث تذکیر و تأنیث (تتمیم):
        1. 11 و 12: 
            ○ هر دو جزء باید مطابق آید.
                § احد عشرَ رجلاً
                § اثنی عشر رجلاً
                § احدی عشرة امرأةً
                § اثنی عشرة امرأةً
        2. 13 تا 19:
            ○ جزء اول بر عکس و جزء دوم مطابق می آید.
                § ثلاثة عشر رجلاً
                § ثلاثَ عشرة امرأةً
        3. 20 و اخواتش(باب عشرون)
            ○ مذکر و مؤنث فرقی نمیکند
                § عشرون رجلاً
                § عشرون امراةً
        4. 21 و 22، 31 و 32، 41 و 42 و ... یعنی اعدادی که دارای یک و دو هستند.
            ○ جزء اول مطابق و جزء دوم یکسان است و فرقی نمیکند.
                
        5. 23 تا 29 ، 33 تا 39 و ... یعنی اعدادی که جزء دومش یک و دو نیست.
            ○ جزء اول برعکس و جزء دوم یکسان است و مذکر و مؤنثش فرقی نمیکند.
                § تسعهٌ و ثلاثون رجلاً
                § تسعٌ و ثلاثون امراةً

تعداد بازدید: ۴۱۰۷