طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

شرح فارسی صمدیه، تأکید

 علمی نحو 1 شرح صمدیه

//bayanbox.ir/view/6994095648236532578/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B5%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%87.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم

در این مطلب، مبحث تأکید از توابع را بر اساس کتاب گرانبهای صمدیه خدمت شما دوستان تقدیم مینماییم. شایان ذکر است این شرح توسط استاد پورمدنی بیان شده است.

دریافت

 

الثالث: التاکید و هو تابع یفید تقریر متبوعه او(عطف به تقریر) شمولَ الحکم لاَفراده [و اجزائه هم میگفت بهتر بود!] و هو اما لفظىٌّ و هو اللفظُ المکررُ او معنوىٌّ و الفاظه النفس و العین و یُطابقان المؤکَّدَ(متبوع) فى غیرِ التثنیه و هما فیها(تثنیه) کالجمع(فقط در صیغه خود نفس و عین و نه در ضمایر) تقول جائنى زیدٌ نفسُه و الزیدان انفسُهما و الزیدون انفسُهم و کِلا و کلتا لمثنى(للمثنی که معرفه است بهتر است) و کل و جمیع و عامّه لغیره(مثنی) من ذى اجزاءٍ یصح افتراقها و لو حکما نحو اشتریت العبد کله و یتصل بضمیر مطابق للمؤکد(1) و قد یُتَّبع(تابع آورده میشود) کل باجمع و اَخَواته.
مسئلتان: لا یُؤکد النکرهُ الاّ مع الفائده و مِن ثم اِمتنع رایتُ رجلاً نفسُه و جاز اشتریتُ عبدا کله و اذا اُکِّد المرفوعُ المتصل بارزا او مستترا بالنفس و العین فبعدَ(متعلق به اُکِّدَ محذوف) المنفصل نحو قوموا انتم انفسکم و قم انت نفسک.

(1) این قید برای کل و جمیع و عامه است البته میتوان به التأکید معنوی هم زد.


تعریف تأکید: 
تابعی است که به دو منظور استعمال میشود:
    1. برای تقریر و تأکید و تثبیت متبوعش
            § جاء زیدٌ زیدٌ 
            در این مثال ممکن است برای مخاطب این توهم ایجاد شود که خود زید نیامده است زیرا مثلا زید انسان بسیار مهمی است یا احتمال آمدنش بسیار کم است که با تأکید این توهم بر طرف میشود.
    2. برای فهماندن شمول حکم بر تمام افراد یا اجزای متبوعش استعمال میشود.
            § سجد الملائکة کلّهم 
            در این مثال شمول حکم برای افراد متبوع است که کل تأکید برای ملائکه است و توهمی که در این مورد ممکن است برای مخاطب ایجاد شود این است که ممکن است همه سجده نکرده باشند که با قید کلهم به این معناست که واقعا همه سجده کرده اند و به عبارت دیگر دفع توهم عدم شمول میشود.
            § اکلتُ السَّمکةَ کُلَّه (تمام یک ماهی را خوردم)
            در این مثال شمول حکم برای اجزاء متبوع است.

تأکید نکره در صورتی جایز است که مفید فایده ای باشد. لذا جمله رأیتُ رجلاً نفسَه غلط است ولی جمله اشتریتُ عبداً کلَّه صحیح است.
اگر بخواهیم ضمیر متصل مرفوعی را به سبب نفس و عین تأکید کنیم ابتدا باید آن را به سبب ضمیر منفصل مرفوعی تأکید کنیم.
            § ضربتَ انت نفسُک 
            تاء در ضربتَ را تأکید کرده ایم که هم انت تأکید است و هم نفس که اختلاف است بین اینکه انت تأکید معنوی است یا لفظی که البته ثمره ای هم ندارد.

 

 

تعداد بازدید: ۲۵۸۲