طلبگی تا اجتهاد

آنچه که لازم است عرض بکنم - که از همه‌ی این مطالب مهمتر است - نسبت حوزه‌های علمیه است با انقلاب و نظام اسلامی. هیچ کس در عالم روحانیت، اگر انصاف و خرد را میزان قرار بدهد، نمیتواند خودش را از نظام اسلامی جدا بگیرد. نظام اسلامی یک امکان عظیمی را در اختیار داعیان الی‌اللّه و مبلّغان اسلام قرار داده… این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟
علاوه بر این، ابزارهای تسهیل‌کننده، مثل رایانه‌ها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست![خطاب به روحانیون!).
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، میتوانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمیشناسید، برسانید؛ این فرصت فوق‌العاده‌ای است؛ نبادا این فرصت ضایع شود. اگر ضایع شد، خدای متعال از من و شما روز قیامت سؤال خواهد کرد: از فرصت این همه جوان، این همه استبصار، این همه میل و شوق به دانستن، شما برای ترویج معارف اسلامی چه استفاده‌ای کردید؟ نظام اسلامی یک چنین خدمتی به ما معممین و روحانیون کرده. مگر میتوانیم خودمان را کنار بگیریم؟
بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/07/1391

جستجو

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

رسانه های همسو

۱

چرا در دعای معروفِ ماه رجب، از امام صادق(علیه السلام)، کلمه جمیع در خیر دنیا و آخرت و شرّ دنیا آمده اما در شرّ آخرت ذکر نشده؟!؟

 یادداشت‌ و مقاله

//bayanbox.ir/view/71009536582298943/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA.jpg

حکمت و دلیل این که در دعای معروف ماه رجب، وارد شده از امام صادق علیه السلام، کلمه جمیع در خیر دنیا و آخرت و شرّ دنیا ذکر شده اما در عبارت شرّ آخرت ذکر نشده است، چیست؟

«اللَّهمّ اعطنی بمسألتی إیّاک جمیعَ خیر الدنیا و جمیعَ خیر الآخرة و اصرف عنّى بمسألتی إیّاک جمیعَ شرّ الدنیا و شرّ الآخرة»

 

آنچه در میان نسخ مشهور است «شرِّ الآخرة» میباشد به کسر «راء» تا عطف بر «شرِّ الدنیا» باشد و لفظ جمیع بر سر آن درآید، در این وقت اختلاف معنوى نخواهد بود، بلکه همین نکته لفظى است که چرا در «خیر» اعاده مضاف شد و در شرّ نشد؟
و شاید نکته آن تفنّن یا اشاره به جواز عطف بر مضاف الیه بدون اعاده مضاف و جواز اعاده مضاف، یا اشتمال کلام حضرت بر همه اقسام مجوّزه باشد که این نوعى از بلاغت است و مرجع این دو نیز تفنّن در کلام است.

همچنین ممکن است اشاره باشد به وحدت جمیع شرور در آخرت چنانچه مذکور می‌شود.
 

احتمال دیگر اینکه اگر «شرَّ الآخرة» به فتح «راء» خوانده شود که عطف بر مضاف باشد -چنانچه در بعضى کتب به عنوان بدل ذکر شده- در این وقت در اضافه «جمیع» به «شرّ الدنیا» به تنهایى و اکتفا به مطلق شر در «شرّ الآخرة» محتاج به نکته معنویّه خواهیم بود. 
ممکن است نکته آن این باشد که شرّ آخرت یک نوع است و شرّ دنیا انواع‏ بسیار دارد؛ بیان آن این است که جِهات شرور دنیویّه و مبادى و مصدر آنها در غایت تکثّر و تعدّدند و به آن واسطه تعدد بسیار در انواع و اصناف شرور حاصل مى‏ شود، زیرا که جهات صدور و منشأ شرور یکى نفس امّاره است، چنانکه خداى تعالى مى‏ فرماید «ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ‏»[نساء، آیه 79] دیگرى شیاطین جن و انس است، چنانچه مى‏ فرماید «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ‏» [ناس] و غاسق و جادوگران و حاسدانند که مى‏ فرماید «وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»[فلق] و دوابّ الارض موذیه است، چنانچه در ادعیه وارد شده است: «و من شرّ کلّ دابّة أنت آخذ بناصیتها»[بحار، ج83، ص47] و اعداء و کائدان و سلاطین است، چنانچه معصوم فرموده است: «اللَّهمّ بتألّق نور بهاء عرشک من‏ اعدائی استترتُ، و بسطوة الجبروت من کمال عزّک ممّن یکیدنی احتجبتُ، و بسلطانک العظیم من شرّ کلّ سلطان و شیطان استعذتُ»[بحار، ج91، ص229] و غیر اینها که در آیات قرآنیّه و ادعیه معصومیه وارد شده.
به خلاف شرّ آخرت که مصدر و منشأ همه، شیطان و نفس امّاره است که آن نیز از حزب شیطان است، پس شرّ آخرت یک نوع است و شرور دنیویّه انواع متکثّره.
و مى‏ توان گفت که وحدت نوع شرّ آخرت و تعدّد شرور دنیاویّه به جهت آن است که شرّ آخرت همان مصیبتى است که بر دین و طاعت وارد مى‏شود و بس و امّا شرور دنیا مصایبى هستند که بر دین و طاعت وارد مى ‏شوند و بر جسم و بدن وارد مى‏ شوند، چون انواع امراض و اسقام و بر اولاد و عیال وارد مى‏ شوند و بر خویشان و نزدیکان وارد مى‏ شوند و بر مال و متعلّقات وارد مى‏ شوند.
پس هم چنان که در آن چه اوّل گفتیم وجه وحدت شرّ آخرت و تعدّد انواع شرور دنیا به جهت وحدت منشأ و مصدر و تعدّد آنها بود، در این وجه به واسطه موارد شرور است که در شرّ آخرت یک چیز است و آن آتش جهنّم است و تتمّه دیگر در جنب آن کالمعدوم یا از متفرّعات آن است. امّا شرور دنیا چنین نیست که یکى عمده باشد و تتمّه از فروع آن باشد و عمده ‏اى که در وقت اطلاق به آن ذهن در آید ندارد.
و به هر حال حضرت خواستند اشاره فرمایند به تعدّد شرور دنیا و وحدت شرّ آخرت به یکى از جهات مذکوره، پس به این جهت لفظ جمیع را اضافه به شرّ دنیا فرمودند و در شرّ آخرت ذکر نفرمودند.
اگر گفته نشود که این وجوه را در جانب خیر نیز مى‏توان گفت. زیرا که خیرات اخرویّه را منشأ و مصادر متعدّده ممکن است، چون اعمال خود و رحمت و مغفرت خداى تعالى و شفاعت شفعاى قیامت و ولد صالح و غیر اینها و هم چنین موارد خیرات اخرویّه، چه بسا باشد که عمل خیر شخصى اثر در اولاد او کند، یا به شفاعت او جمعى از نزدیکان یا دوستان به خیر رسند، چنانچه در احادیث وارد شده، و اللَّه سبحانه هو العالم.[رسائل و مسائل، ملا احمد نراقی، ج‏2، ص126] 

نظرات (۱)